ظهور
21 اردیبهشت 1396 توسط عزيزي
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقاکه منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم
اگر چه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم
من از سیاهی شب تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم
درون سینه ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
برای آمدن این جمعه هم مهیا نیست
به امید ظهورش……….